به بهانه توان بخشی نیروهای بسیجی
ما در ایران انقلاب کردیم تا راحت انتقاد کنیم و ازادی بیان داشته باشیم...
چند روزی است که از رژه بزرگ بسیجیان در استان گیلان می گذرد. یک رژه به قول خودشان 20000 هزار نفره که در بعضی از شهرستان های استان به مدت 2 روز برگزار شد. در این رژه بسیجی هایی با لباس های متحدالشکل در 6 شهرستان استان به خودنمایی پرداخته و خودی نشان دادند.
بحث اصلی ما به این قضیه مربوط می شود که اینگونه رزمایش ها چه اهدافی را به دنبال خود دارد؟
رژه ی بزرگ بیت المقدس که در تهران برگزار شد را هنوز در خاطر دارم
رژه ای که به ظاهر برای مقابله با دشمنان بود. دشمنانی که با اولین حمله وارد شهر تهران می شوند. تا آنجا که من می دانم دشمن برای ورود از مرزها باید رد شود و اکثر جنگ ها در نقاط مرزی است. حال که چرا سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در داخل شهرها اینگونه عملیات ها را به نمایش می گذارند دلیلش را خودشان می دانند و خودشان
اما از نظر نویسنده اینگونه رزمایشها چیزی جز مقابله با ایرانیان نیست. ایرانیانی که از این نابرابری ها به سطوح آمده اند. فرزندانمان را برای مقابله با خودمان آماده می کنند. چرا که احتمال می دهند ما بخواهیم بر علیه سیاست های اشتباه این نظام دست به اقداماتی بزنیم که اسمش را فتنه می گذارند. من که در این انقلاب سهمی ندارم اما به خوبی می دانم که پدران ما انقلاب کردند تا ما بتوانیم آزادنه سخن به زبان جاری کنیم نه اینکه فرزندان همان پدرها رویشان اصلحه بگیرند و تهدیدشان کنند تا نکند که ما بخواهیم اعتراضی کنیم. اما همیشه ثابت شده که مشت بر اصلحه پیروز بوده. و اگر زمانی احساس کنیم که نیاز است تا مشت هایمان را گره کنیم دست به این کار خواهیم زد.
گروهی مشت گره می کنند و گروهی مانند من از قلم استفاده می کنند شاید که تاثیر کند. شاید که گره ای از مشکل باز شود. شاید که روزنه ای امید نمایان شود. ما زنده ایم و پاینده در راه آزادی و
در راه ایران جان می دهیم
یا حق...