گیلان بدون رودبار یعنی هیچ
با دعوت فرماندار نوکار شهرستان رودبار از اصحاب رسانه بهانه ای دستمان آمد تا بار دیگر نوک قلممان را بتراشیم و بنویسیم از گفته ها و ناگفته های این جلسه. رجبی در این دیدار گفت که وابسته به هیچ جناه و حزب خاصی نیست. وی با نیروهای انتظامی و اطلاعاتی رابطه ی خوبی دارد و از خیلی چیزها مطلع است. غلامحسین رجبی که در رشته ی علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است و با گروه های اطلاعاتی و نظامی ارتباط خوبی دارد با بیان اینکه با هیچ گروه و حزبی در ارتباط نیست چه چیزی را می خواهد اثبات کند؟ باور و حضم این مسئله کمی برای من مشکل است. در اینجا می خواهم چند نکته ای را یادآور شوم. آقای رجبی باید بداند که این صندلی که به آن تکیه زده تنها 4 سال برای وی عمر می کند. رجبی باید بداند قدم به شهرستانی گذاشته است که از الطاف الهی چیزی کم ندارد اما همیشه از سوی مسئولان استانی مورد بی مهری های فراوان قرار گرفته است. شخص اول قوه ی مجریه در شهرستان باید بداند قدم در شهرستانی نهاده که بیشترین وسعت جغرافیایی در استان را به خود اختصاص داده است. شهرستانی که تولید کننده آب، برق، ذغال سنگ، سیمان، ماسه و... برای سایر شهرستان های استان بوده و می توان گفت گیلان بدون رودبار یعنی هیچ. اما اینکه رودبار با دارا بودن این همه ذخائر خدادای چرا هر روز عقب گرد می کند هم جای سوال دارد. به یاد دارم موذن فرماندار سابق همیشه بر این تاکید داشت که من از همه شماها رودباری تر هستم. جناب موذن چه شد؟ امثال آقای موذن باید بدانند که ماها از همه ی امثال رجبی و موذن و ... رودباری تر هستیم و پای نداشته های شهرستانمان میسوزیم. از حکیمی نماینده شهرستان اصلا انتظار نمی رفت که دست به چنین تغییرات وسیعی در سطح شهرستان بزند و خودی و نخودی را بر جرگه ی ریاست ادارات بنشاند. سعی می کنم نیمه پر لیوان را نگاه کنم و امیدوارم با این تغییرات در پایان دوره ی چهار ساله شاهد پیشرفت های وسیعی در رودبار عزیزمان باشیم و به رودباری بودنمان ببالیم. در این دیدار گفتنی ها را دوستانمان گفتند. گفتند چه داریم و چه نداریم. گفتند چه میخواهیم و چه نمی خواهیم. گفتند چه کردند و چه نکردند. رجبی هم گفت که اهل حرف نیست و بیشتر به عمل می اندیشد. باشد که ایشان به حرفهایشان پایبند باشند.