ایران اسلامی در دهه 90
در
ابتدای مقاله مثال هایی می زنم در رابطه با اتقاتی که در آخرالزمان رخ می
دهد. در روایات و احادیث فراوان به آخرالزمان اشاره شده است. از جمله به
اینکه می آیند زنانی که خود را شبیه مردان و مردانی که خود را شبیه زنان می
آرایند، به دلیل جنگ های پی در پی که در جهان رخ می دهد و کشته شدن مردها
موجب زیاد شدن تعداد زنان بیوه خواهد شد. آمار طلاق روز به روز روبه فزونی
رفته و زنان به دنبال مردانی برای سرپرستی می گردند. حال اینکه ما چقدر این
اتفاقها را هم اکنون مشاهده می کنیم به کنار. بحث اصلی من ایران است،
جمهوری اسلامی ایران با شعار اسقلال آزادی ظهور کرد و قدرت اسلام را به رخ
جهانیان کشاند. کشوری که با اهداف عالیه خود چشم تمام مسلمانان جهان را به
خود دوخت. همین مسئله نیز باعث کینه دوزی کشورهای غربی نسبت به این مملکت
شده است. در حقیقت غربی ها با ایران هسته ای مشکل ندارند بلکه آنها با
ایران اسلامی مشکلی دارند و همین امر سبب شده تا برای مقابله با ایران
اسلامی دست به هر کاری بزنند. کشورهای غربی با سرکردگی صدام در جنگ هشت
ساله، فتنه سال 88 و تحریم ها سعی کردند پایه های نظام اسلامی را ازبین
ببرند که همگی بر این باوریم که در جنگ سخت آنها حتی قدمی به اهداف خود
نزدیک هم نشدند. کشورهای غربی خوب می دانند که ایران کشوری است که درصد
بالایی از آن را افراد زیر 30 سال تشکیل داده است و خوب می دانند که کشوری
در آینده حرفی برای گفتن خواهد داشت که تکیه گاه محکمی چون جوانان را پشت
سر خود داشته باشد. از این رو تمام تلاش خود را به کار بسته است تا این
تکیه گاه را به یک عنصر سست برای ایران اسلامی مبدل سازد و در این راه از
هیچ حربه ای فرو گذاری نکرده است. دلیلش هم افزایش روزافزون آمار طلاق در
ایران، ایرانی که صحبت از طلاق برای مردمانش یک ننگ محصوب می شد اکنون دیگر
این مسئله در بین خانواده به یک امر عادی تبدیل شده است. سال گذشته بود که
سایت های خبری این با این تیتر که بیش از 85 درصد دختران دبیرستانی بدون
اطلاع خانواده و اطرافیان با پسران رابطه دارند همهی ما را شوکه کردند. همه
ی ما می دانیم که بیش از 90 درصد این ارتباطات به جدایی کشیده خواهد شد و
سرانجامی جز فکر پوچی و سرخوردگی برای دختران و فرزندان ایران زمین به
همراه نخواهد داشت. از این مسئله که تا چه حد باعث افزایش آمار خودکشی در
ایران نیز شده است بگذریم که خود جای صحبت دارد. در کوچه و بازار که قدم می
زنیم دیگر دختران چادری و محجبه به ندرت یافت می شود و در عوض دخترانی را
شاهدیم که به ظاهر لباس بر تن دارند اما در حقیقت لخت و عور هستند و این
یعنی چه؟ نمی خواهم اینطور به نظر برسد که من یک فرد خشک و بسیار سطح پایین
به نظر می آیم که می خواهم با این حرف ها جلوی پیشرفت ایران را بگیرم اما
شماهایی که به این مسئله تاکید دارید که کشورهای غربی اینچنین به یک کشور
جهان اول تبدیل شده ولی ما همچنان یک کشور جهان سومیم. باید بگویم جای بسی
تاسف برای افرادی که فکر می کنند کشورهای غربی با به نمایش گذاشتن اندام
خود به قدرت برتر جهان تبدیل شده اند، اتفاقا بر عکس آنها قدرت برتر هستند
اما تنها در زمینه ی صنعت نه در فرهنگ؛ فساد اخلاقی در جامعه غربی، خانواده
ها را از هم پاشیده است و آنها به دنبال راهی هستند تا دوباره خانواده های
خود را دور یک میز جمع کنند. آمریکا قوانینی را تصویب می کند برای حمایت
از زنان بی سرپرست دارای فرزند که روز به روز تعدادشان روبه افزایش است. و
این به معنی پیشرفت نیست بلکه پسرفتی است به سمت دوره جاهلیت، زمانی که
مردم تنها به فکر جنس مخافند و این یعنی دیگر فرصتی برای کار و تلاش و
خودکفایی نمی ماند. جوانان ما امروز نیروی انتظامی را دشمن خود می دانند نه
برنامه های ماهواره های غربی، جوانان ما امروز فقر و
تنگدستی در کشور را مقصر می دانند که روز به روز در کشور روبه افزایش است.
درست بر خلاف کسی که می گفت «ما در جامعه گرسنه نداریم» یعنی مردم باید
بمیرند تا ما به این نتیجه برسیم که آیا گرسنه داریم یا خیر؟ همین که من با
سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته ام گرسنگی نیست؟ همین که من برای فرزندم
یک بستنی نمی توانم بخرم گرسنگی نیست؟ اینکه زنان شوهر دار چوب بی پولی
شوهرشان را می خورند و به ناچار تن به خود فروشی میزنند گرسگی نیست؟ آقایان
در پل صراط چگونه می خواهند جوابگوی شهدا باشند نمی دانم. در کل بحثم را
به این فرضیه که ایران در جنگ سخت پیروز میدان بوده ولی در جنگ نرم
متاسفانه بازی را واگذار کرده است مقاله خود را به پایان می برم. نویسنده: جواد کاظمی تکلیمی